گروههای ذینفوذ و بازیگران خطمشی عمومی
بخش اول
جهت دریافت نسخه الکترونیکی فایل،کلیک کنید
گروههای ذینفوذ و نقش آنها در خطمشی عمومی
مهمترین ارزشهای اجتماعی که در یک جامعه نوین محترم شمرده میشوند از طریق گروهها قابل درک هستند. یک دیدگاه فکری در علوم سیاسی معتقد است که لازمه بیان فرآیند سیاسی درک نقش و فعالیت گروههاست. به طور کلی گروه ذی نفع به گروهی اطلاق میشود که هدف اصلی آن معطوف به اثرگذاری بر فرآیند خطمشیگذاری عمومی باشد و در این راه منافع خود را مدنظر داشته باشد.
روتن[1] با شناسایی چهار نوع گروه فشار بین گروههای تدریجی[2] و گروههای بخشی[3] بر مبنای درجه تخصیص سیاسی نوعی طبقهبندی را ارائه داده است.
میزان سیاسی بودن | |||
ضعیف | قوی | ||
نحوه عضویت | محدود | گروههای عملیاتی
(انجمنهای حرفهای) |
گروههای نمایندگی
(اتحادیهها) |
باز | گروههای ترویجی (انجمنهای علمی و آموزشی) | گروههای تبلیغی
(طرفداران حفاظت محیط زیست) |
به نظر میرسد که تمایز یک گروه ذینفوذ و یک شرکت خصوصی در اختلاف اولویت و اهداف آنها باشد. گروههای بخشی دارای منابع کافی هستند با اتکا به آن منابع دست به اعمال نفوذ میزنند اما گروههای تبلیغی و ترویجی مجبورند نیازهای خود را با بسیج شهروندان و تجهیز آراء در مجلس برآورده سازند.
اثربخشی گروههای ذینفوذ را میتوان تابع سه عامل دانست:
- احساس مسئولیت و تعهد اعضا نسبت به اهداف گروه
- همبستگی و انسجام سازمانی در گروه
- موقعیت استراتژیک گروه و نزدیکی به منابع قدرت.
دو عامل اول تحت تأثیر تلاشهای اعضای گروه و طرز تلقیهای آنان است، اما موقعیت راهبردی و استراتژیک گروه به نوع فعالیت و جایگاه آن بستگی دارد. داشتن یک موقعیت مساعد یا ضعیف یک گروه به عوامل زیادی بستگی دارد. بر اساس تجربیات بدست آمده، گروههای ترویجی موقعیت راهبردی ضعیفی دارند. گروههای بخشی از موقعیت ساختاری بهتری در ارتباط با استفاده از منابع برای حمایت از خواستههای گروهی برخوردارند. در مواردی گروههای ذینفوذ برای ایجاد قدرت از تدابیر دیگری استفاده میکنند، فرضاً دست به راهپیمایی میزنند، تظاهرات میکنند، یا به انتشار مقالات و ایراد سخنرانی میپردازند.
نقشهای مثبت گروههای ذینفوذ
گروههای ذینفوذ دارای نقشهای مثبت بسیاری هستند. مهمترین آنها عبارتند از:
- تبیین نیازها و انتظارات شهروندان: با مطرح شدن این انتظارات نوعی گرایش به حل مسأله پیدا شده و عزم ملی برای حل آن جزم میشود. گروههای ذینفوذ با برخورداری از عضویت تعداد بسیاری از شهروندان، تبادل اطلاعات را در جامعه تسهیل میکنند و به شهروندان در زمینههای سیاسی آگاهیهای لازم را ارزانی میدارند. گروههای ذینفوذ روشن میکنند که کدام یک از رهبران جوابگوی علائق شهروندان بوده و شایسته حمایت عمومی است.
- تدوین دستور کار برای خطمشیگذاری: گروههای ذینفوذ با طرح مسائل و تجزیه و تحلیل آنها دستور کار برای خطمشیگذاران فراهم میسازند. آنان با پیگیری موضوعات مختلف و کاوش درباره آنها مراجع خطمشیگذار را در احساس مشکلات و ادراک آنها مدد میدهند.
- قدرت نظارت و کنترل گروههای ذینفوذ: گروههای ذینفوذ در جامعه میتوانند نقش نظارتی و کنترلی داشته باشند و وقتی به مشکلی برخوردند، همگان را از مسأله باخبر سازند. آنان به عنوان چشم و گوش طبقات مختلف از شهروندان عمل میکنند و به این ترتیب نقش بازدارنده و کنترلی مثبت را بازی میکنند.
- تحلیل مسائل عمومی: گروههای ذینفع با داشتن متخصصان و تحلیلگران مجرب در اغلب موارد میتوانند مسائل را تحلیل کرده و نتایج کار خود را در اختیار تصمیمگیرندگان قرار دهند.
منابع نفوذ گروههای ذینفوذ
گروههای ذینفوذ برای دستیابی به اهداف خود دارای منابع قدرت متعددی هستند. مهمترین این منابع عبارتند از:
- ترغیب و امتناع: آنان در این راه قبل از آنکه اهداف خود را مطرح سازند به اهداف مقامات خطیمشیگذار پرداخته و از این طریق آنان را به خطمشیگذاری مطابق خواستههای خود ترغیب مینمایند. قدرت علمی و تخصصی گروههای ذینفوذ به عنوان یک اقدام امتناعی یکی از منابع مهم آنها برای نفوذ بر فرآیند خطمشیگذاری است.
- نفوذ از طریق مقررات: در این حالت آنان قوانین و مقررات موجود را دقیقاً شناسایی کرده و میکوشند تا با استفاده از محمل قوانین موجود به اهداف خود دست یابند. در این حالت سیاستهای گروه ذینفوذ به صورت نوعی بازی در میآید.
- نفوذ از طریق کنترل آراء: گروههای ذینفوذ با احاطه بر نظریات و انتظارات اعضای خود به سادگی میتوانند تعداد زیادی از آراء آنان را به سمتی که مایلند سوق دهند. آنها میتوانند با جهتگیری و کنترل آراء، مقامات تصمیمگیرنده را به اتخاذ تصمیمی خاص هدایت کنند. این مسأله در مورد گروههایی که قدرت خود را از تعداد اعضایشان کسب میکنند حائز اهمیت بیشتری است.
- نفوذ به وسیله پشتیبانی از مبارزه انتخاباتی: گروههای ذینفوذ حرفهای و گروههایی که بنیه مالی قوی دارند میتوانند هزینههای انتخاباتی نامزدها را متقبل شوند.
- نفوذ از طریق رهبران نخبه: رهبران گروههای ذینفوذ طیف وسیعی از افراد شامل اشخاصی که نفوذ زیادی داشته تا افرادی را که به جای اعمال نفوذ فقط فعالیت خاصی را دنبال میکنند، در برمیگیرد. مسلماً افراد با نفوذ در مقام رهبری گروههای ذینفوذ به آنها قدرتی مضاعف بخشیده و نفوذ آنان را تسهیل میکنند. فرضاً روسای افتخاری گروههای ذینفوذ که از نخبگان سیاسی یا اجتماعی انتخاب میشوند میتوانند عامل نفوذ گروههای مذکور قلمداد شوند.
مشکلات ناشی از گروههای ذینفوذ
تأثیرگذاری گروههای ذینفوذ بر خطمشیهای عمومی مشکلاتی را نیز ایجاد مینماید. مهمترین این مشکلات عبارتند از:
- نابرابری و تبعیض سیاسی: نابرابری به وسیله گروههای ذینفوذ از آنجا ناشی میشود که آنها با دسترسی به سیاستمداران و اعمال نفوذ از طرق مختلف برای خود موقعیتی خاصی کسب میکنند، امتیازاتی خارج از روال به دست میآورند و موجب نابرابری و بیعدالتی سیاسی در جامعه میشوند. گروههای ذینفوذ از اعضای خود حمایت کرده و این پشتیبانی به بهای عدم حمایت از دیگر شهروندان انجام میشود.
- تبعیت منافع عمومی از منافع گروهی خاص: گروههای ذینفوذ منافع خاص خود را به عنوان منافع جمعی جلوه داده و میکوشند تا به عنوان جمع به منافع خاص خود دست یابند. گروههای ذینفوذ تنها هدف خود را مدنظر دارند و این محدوداندیشی آنهاست که ایجاد مشکل میکند.
- قدرت وتو گروههای ذینفوذ: گروههای ذینفوذ با نزدیک بودن به منابع قدرت یا با استفاده از سایر سازوکارهای ایجاد قدرت گاهی میتوانند با اعمال نظر خود از سیاستی جلوگیری کرده و اجرای آن را غیرممکن سازند.
[1]. Wotton
[2]. Promotional
[3]. Sectional