ارزیابی، یادگیری و تغییر خطمشی عمومی
ارزیابی خطمشی عمومی
جهت دریافت نسخه الکترونیکی فایل،کلیک کنید
ارزیابی، یادگیری و تغییر خطمشی عمومی
ارزیابی خطمشی، مرحله بعد از اجرای خطمشی است؛ چنانچه مرحله ارزیابی خطمشی به درستی انجام گیرد به بهبود خطمشی عمومی به طور پویا کمک کرده و فرآیند خطمشیگذاری را دائماً اصلاح میکند.
به طور کلی ارزیابی خطمشیهای عمومی، مقایسه اهداف پیشبینی شده برای خطمشی و نتایج حاصل از آن است که به وسیله مراجع دولتی یا غیردولتی صورت میگیرد. اولاً ارزیابی به عنوان یک فعالیت و وظیفه سازمانهای عمومی مطرح است. دوم اینکه به عنوان یک تلاش جدی برای قضاوت در مورد اعتبار و ماهیت برنامهها و خطمشیهای مشخص تلقی میشود. ارزیابی صرفنظر از این که در چه سطحی صورت میگیرد مستلزم این است که شامل یک رشته از فعالیتهای مشخص باشد اولین مسأله این است که تعیین کنیم چه چیزی باید مورد ارزیابی قرار گیرد. تشخیص هدف ارزیابی نیز، مانند تشخیص مسأله یا مشکل در فرآیند خطمشیگذاری قابل توجه است.
به علاوه معیارها و ضوابط اندازهگیری برای جمعآوری اطلاعات راجع به ارزیابی میتواند در یک طیف از اطلاعات کاملاً کمی تا اطلاعات کاملاً کیفی قرار گیرند. مسأله دیگر تجزیه و تحلیل اطلاعاتی است که میتوان به آن دسترسی داشت به صورتی که از اثربخشی برنامه یا خطمشی مورد نظر یک جمعبندی معتبر ارائه کند.
در زمینه ارزیابی خطمشیها و برنامهها، بین نظارتی که به عنوان ضرورت قانونی مطرح است و آنچه که واقعاً اجرا میشود شکاف عمیقی وجود دارد. دلیل اساسی برای وجود این خلأ به ماهیت و نقش رفتارها و انتظارات مربوط میشود. نظارت و ارزیابی باید به عنوان یک روش نمونهگیری غیرمنظم که در آن خطمشیهای معدودی برای بازبینی انتخاب میشوند مدنظر قرار گیرد.
چرخه ارزیابی خطمشی[1]
ارزیابی خطمشی عمومی به صورت یک مقطع مستقل انجام نمیگیرد، بلکه در قالب یک فرآیند چندین فعالیت را در برمیگیرد. بازده مشخص ارزیابی ممکن است به اشکال مختلفی ظاهر شود:
الف) در یک حالت ایدهآل ارزیابی نشاندهنده آن است که برنامهها مطابق اهداف پیشبینی شده پیشرفت کرده و اجرای آنها باید همچنان ادامه یابد.
ب) در حالت دیگر ممکن است ارزیابی نشان دهد که در اجرای خطمشی کمبودها و تنگناهایی وجود داشته و این مشکلات موجب عدم اجرای برنامهها گردیده است.
ج) در حالت سوم، خطمشی از جهته محتوی، مشکلاتی را نشان میدهد و خطمشیگذاران باید در آن تجدیدنظر کنند.
د) ارزیابی خطمشی ممکن است نشاندهنده آن باشد که مشکل به درستی شناسایی نشده و باید تعریف مجددی از آن به عمل آید.
هـ) در آخرین حالت ممکن است ارزیابی مسأله جدیدی را مطرح سازد و دستور کار تازهای را برای خطمشیگذاران به وجود آورد.
برای ارزیابی خطمشیهای عمومی میتوان چرخه یا سیستمی را به صورت زیر در نظر گرفت:
ارزیابی ادامه اجرا اصلاح شیوه اجرا اصلاح خطمشی تعریف مجدد مشکل یافتن یک مسأله جدید |
تشخیص و تعریف مشکل
تنظیم راهحل قانونی ساختن اجرا |
چرخه ارزیابی خطمشی
اعضای زیر نظامهای خطمشی و سایر افراد ذینفع به نوبه خود نحوه اجرا و آثار خطمشی را ارزیابی میکنند تا بتوانند در صورت لزوم از آن حمایت کنند یا به مخالفت با آن برخیزند. ارزشیابی خطمشی فرآیندی است که در آن مشخص میشود یک خطمشی در عمل از چه ابزارهایی استفاده کرده و درصدد تحقق چه اهدافی بوده است.
عرصه ارزیابی خطمشی در عمل فراتر از آن چیزی است که اغلب در متون از آن یاد میشود و عمدتاً حول دیوانسالاران و مشاوران بخش خصوصی دور میزند. تجدیدنظر ممکن است تغییرات جزیی یا بازنگری اساسی مسأله را به دنبال داشته باشد یا به طور کلی به خطمشی پایان دهد.
در خطمشی عمومی اهداف معمولاً آن چنان واضح بیان نمیشوند که بتوان میزان تحقق آنها را تعیین کرد. امکان تحلیل عینی نیز محدودیت دیگری است، زیرا برای تدوین معیارهای عینی که بتوان به وسیله آنها میزان موفقیت دولت در ارتباط با ادعاهای ذهنی و مشکلات اجتماعی را ارزیابی کرد، دشواریهای فراوانی وجود دارد.
ارزشیابی خطمشی، مانند سایر مراحل فرآیند خطمشی، اقدامی سیاسی است. سادهلوحانه است اگر تصور کنیم که ارزیابی خطمشی همواره درصدد آشکار ساختن آثار یک خطمشی است. در حقیقت در برخی مواقع از آن برای پنهان کردن حقایق خاص استفاده میشود. حقایقی که بیم آن میرود، دولت را در موضع ضعف قرار دهد.
برای کسب بهترین نتیجه ارزشیابی خطمشی باید محدودیتهای خردگرایی و نیروهای سیاسی که خطمشی را شکل میدهند به وضوح شناسایی شود. شاید سودمندترین نتیجه ارزشیابی خطمشی نه در نتایج مستقیم آن، بلکه در فرآیند یادگیری خطمشی باشد که ملازم آن است. بازیگران خطمشی به طور مداوم از ارزشیابیهای رسمی و غیررسمی خطمشیهای خود نکتهها میآموزند و مواضع خود را اصلاح میکنند.
[1].Policy Evaluation Cycle