اقتصاد کهنهفروشی
دکتر کامران باقری
“گر همیشه همان کنی که میکردی، همیشه همان نصیبت میشود که میشد.” این جمله را آلبرت انیشتین گفته تا تاکید کند که برای بهبود و تغییر مثبت، باید جسارت کرد و قدم در راههای نو گذاشت. حاشیه امن شناختهها و کردههای قبلی، انسانها و سازمانها را در دام تکرارها فرو برده و راه هرگونه نوآوری و تعالی را بر آنها میبندد. بیشک لازمه برون رفت از دایره امن و راحت شناختهها و کردهها، پذیرش ریسک و عدم قطعیت است. این جمله گفته شده تا شنونده به پذیرش ریسک برانگیخته شود.
روی صحبت با طراحان، دولتمردان و حکمرانان اقتصاد و صنعت دو دهه گذشته ایران است. به صراحت به آن یا این بزرگواران یادآور میشوم که خروجی و حاصل سیاستهای شما با آنچه در اسناد سیاستی ریز و درشت و سخنرانیهای پرتعدادتان ثبت شده، بسیار متفاوت است. از وابستگی اقتصاد کشور به نفت و درآمدهای نفتی کاسته نشده. تولید زاینده و ریشهدار بومی همچنان پا نگرفته، وابستگی به دانش و فناوری خارجی شدت یافته، اقتصاد دانشبنیان از خبرها فراتر نرفته و ردّ محسوس آن در اقتصاد دیده نمیشود. فرصتهای شغلی باکیفیت و پایدار ایجاد نشده، جریان مهاجرت سرمایههای انسانی نخبه همچنان ادامه دارد، فساد و نابرابری اقتصادی رو به فزونی است و در یک کلام، شرایط اقتصادی کشور به تدریج به مرحله شکنندهای نزدیک میشود.
با این وجود، سیاستگذاران اقتصادی کشور همچنان در دایره دانستههای خویش به همان کردههای قبلی مشغولند. ردّی از نوآوری در سیاستهای اقتصادی به چشم نمیخورد. اگر به جمله نقل شده از انیشتین استناد کنیم، میتوان چشم داشت که دَرِ اقتصاد کشور در سالهای پیش رو همچنان بر همان پاشنه قبلی بچرخد و شاهد امتداد وضعیت اقتصادی نامطلوب موجود باشیم.
شوربختانه چشمانداز اقتصاد کشور از این تیرهتر است. آن جمله نقل شده مربوط به دورانی است که پیشرفتهای فناوری و سرعت تحولات، شتابی به مراتب کمتر داشتند. هنوز اقتصاد شبکهای شکل نگرفته بود و اقتصاد صنعتی سایهای گسترده بر جهان داشت. امروزه تحولات چنان شتاب گرفته که نه تنها «در جا زدن» بلکه آهسته و پیوسته رفتن هم جایی در منوی گزینههای ادامه حیات ندارند. امروز اگر نوآوری در شرکتی مداوم نباشد، باید از بین دو گزینه حذف ناگهانی یا تدریجی از بازار رقابت، یکی را انتخاب کند. گزینههای دیگری در کار نیست!
کشورها هم باید در سبدی که پیش روی دنیا عرضه میکنند، دمبهدم ارزش نوبرانهای بگنجانند تا خریداران پیشین را نگهدارند و هواخواهان تازهای برای خود دستوپا کنند. کشوری که چنان نکند، دیر یا زود فقر و در پی آن، زنجیرهای از مشکلات اجتماعی و امنیتی گریبانش را خواهند گرفت. در یک کلام: عصر کهنهفروشی گذشته اما سیاستهای اقتصادی کشور همچنان در پی ارتقای کهنهفروشی است (بگذریم که در همان زمینه هم توفیقی نداشتهاند!). برای نوفروشی، به نگاههای اقتصادی جدید و متناسب با واقعیتهای امروز نیاز است. برای نوفروشی، به سیاستگذارانی نیاز است که واقعیتهای جدید دنیای کسبوکار را به خوبی شناخته و لمس کرده باشند. بنابراین لازم است جمله نقل شده از آلبرت انیشتین را با توجه به شرایط روز اینگونه تصحیح کنم:” گر همیشه همان کنی که میکردی، داشتههای قبلی هم از کفت برود.”
http://www.hamafarini.com/weblogdetails.aspx?itemid=398