فیس بوک توییتر اینستاگرام
    شنبه 5 فروردین
    • صفحه اصلی
    • درباره ما
    • ارتباط با ما
    • کانال تلگرام
    • اینستاگرام
    • آپارات
    • پادکست ایپونا
    • ورود
    • ثبت نام
    • ناحیه کاربری
    دیده بان سیاستگذاری ایران IPWNA
    • اخبار
    • نظریه ها
      • مفاهیم و نظریه های خط مشی گذاری
        • تعاریف و مفاهیم خط مشی گذاری
        • مدل های خط مشی گذاری
        • نظریه های فرآیند خط مشی عمومی
        • خط مشی گذاری رفتاری
        • مسأله یابی، دستورگذاری و مشروعیت یافتن خط‌ مشی عمومی
        • گروه‌های ذی‌نفوذ و بازیگران خط‌مشی عمومی
        • اجرای خط‌مشی عمومی و ابزارهای آن
        • ارزیابی، یادگیری و تغییر خط‌مشی عمومی
        • درآمدی بر نظریه خط مشی گذاری عمومی (اسمیت)
      • مفاهیم و نظریه های مدیریت دولتی
        • نهضت های مدیریتی در بخش دولتی
        • چالش های مدیریت دولتی در ایران
        • مدیریت دولتی نوین
        • بوروکراسی و توسعه در ایران
        • مقدمه ای بر فلسفه نظریه های مدیریت دولتی
    • قوانین
    • گزارش سیاستی
      1. خط مشی علم و فناوری
      2. خط مشی گذاری فرهنگی
      3. نظام اداری و استخدامی
      4. گزارش های شفافیت و مبارزه با فساد
      5. بحران: بودجه ریزی
      6. بحران : محیط زیست
      7. بحران: آب
      8. بحران: بانکداری و مالی
      9. بحران: صندوق‌های بازنشستگی عمومی‌
      10. گزارش های موضوعی متفرقه
      ویژه
      4 دی 1397

      متن کامل لایحه بودجه ۹۸

      اخیر
      3 مرداد 1401

      گزارش تحول صنعت خودرو

      31 تیر 1401

      سامانه جمع‌نویسی برای ارتقای خط‌مشی‌های اداری کشور

      14 خرداد 1401

      گزارش تحولات بخش واقعی اقتصاد ایران در سال 1400

    • اقتصادی
      1. شاخص ها و گزارش های اقتصادی ایرانی
      2. شاخص های جهانی
      3. مفاهیم و تئوری های اقتصادی به زبان ساده
      ویژه
      22 اسفند 1398

      صندوق بین المللی پول چطور به کشورهای درگیر ویروس کرونا کمک مالی ارایه می نماید؟

      اخیر
      1 مرداد 1401

      مروری بر وضعیت متغیرها  و شاخصهای اقتصادی 💠تیرماه ۱۴۰۱

      14 خرداد 1401

      گزارش تحولات بخش واقعی اقتصاد ایران در سال 1400

      6 اردیبهشت 1401

      گزارش تحول صنعت، معدن و تجارت

    • مقالات
      1. مقالات انگلیسی خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      2. مقالات فارسی خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      3. مقالات و سخنان اساتید
      ویژه
      10 فروردین 1399

      کرونا و رویکردهای رفتاری دولت‌ها در سیاست‌گذاری

      اخیر
      9 بهمن 1401

      تحلیلی بر مشکلات استانداردسازی در حوزه مصالح ساختمانی منطبق بر قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد

      5 مرداد 1401

      Article: The world after coronavirus-مقاله جهان پس از ویروس کرونا.

      1 مرداد 1401

      تبیین و آسیب شناسی الگوی جاری مدیریت دولتی در ایران

    • کتاب و مجلات
      1. کتاب انگلیسی
      2. کتاب فارسی
      3. مجلات
      ویژه
      1 تیر 1397

      کتاب ارزشمند Introducing Public Administration

      اخیر
      30 مرداد 1401

      چاپ کتاب «حکمرانی؛ رهیافتها و فناوری‌ها» در انتشارات دانشگاه تهران

      22 تیر 1401

      فراخوان ارسال مقاله فصلنامه مطالعات مدیریت خدمات عمومی 

      14 تیر 1401

      فراخوان شماره تابستان فصلنامه حکمرانی و توسعه

    • مراکز علمی
      • اساتید و بزرگان
      • کنفرانس ها و نشست های خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      • دانشکده ودانشگاه های خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      • انجمن های خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      • سایت های خط مشی گذاری و سیاستگذاری
    • پادکست، فیلم و سخنرانی
      • پادکست ایپونا
      • سخنرانی های خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      • فیلم (کلیپ) های سیاستی
    دیده بان سیاستگذاری ایران IPWNA
    شما در:خانه»مقالات و تحلیل خط مشی پژوهی (نویسندگان مهمان)»دوران پساسردار
    637025952061213364

    دوران پساسردار

    0
    توسط کاربر 1 بر 21 دی 1398 مقالات و تحلیل خط مشی پژوهی (نویسندگان مهمان)

    دکتر امیرحسین خالقی – مدرس دانشگاه و دکترای سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران

    پرده نخست: سال 1941 بعد از برکناری رضا شاه و به تخت نشستن پسرش، در حالیکه نیروهای بیگانه خاک ایران را اشغال کرده بودند، نخست وزیر، محمد علی فروغی فقید، قراردادی با شوروی (استالین) و بریتانیا (چرچیل) منعقد کرد که ایران را در اردوگاه متفقین قرار می داد و به آن اجازه عبور و استفاده از خاک ایران را می داد و البته آنها هم می پذیرفتند که حضورشان جنبه نظامی نداشته باشد و با احترام به استقلال ایران 6 ماه بعد از اتمام جنگ کشور را تخلیه کنند. سال بعد امریکا نیز حمایتش را از استقلال ایران اعلام کرد که پیروزی درخشانی برای دیپلماسی ایرانی ها بود.
    اما این کار قمار بزرگی برای فروغی بود، زیرا آن روزها تردیدهای جدی در پیروزی متفقین وجود داشت و افکار عمومی هم به آلمانی ها گرایش داشتند. فروغی خیلی ناسزا و توهین شنید و حتی به او سوء قصد شد، ولی با ورود امریکا به جنگ در 1942 و البته پیروزی نهایی متفقین در 1945 روشن شد چه خدمتی کرده است.
    پرده دوم: نیروهای امریکا و بریتانیا بعد از جنگ خارج شدند، ولی شوروی در شمال کشور ماند. چشم طمع به نفت شمال داشت و دست نشاندگانش به ویژه در آذربایجان و کردستان با حمایت و حضور ارتش سرخ علم تجزیه طلبی برداشتند و کشتارها و غارت ها رخ داد. حزب توده هم که آشکارا از منافع “برادر بزرگ” دفاع می کرد. با وجود حمایت اکثریت ایرانیان از دولت مرکزی، ارتش دولتی توانی برای رویارویی نداشت، کشور آشفته بود تا احمد قوام به قدرت رسید. دستور داد شکایت از شوروی و گفتگو با قدرت های دیگر جهانی در مجامع بین المللی دنبال شود، ولی ارتباط با سرخ ها هم قطع نشود. روس ها میلی رفتن نداشتند، قوام با هیئتی کار بلد به مسکو رفت، با هوشمندی مذاکره روی آنچه استالین در واقع می خواست یعنی “تخلیه ایران در برابر امتیاز نفت شمال” را پیش برد.
    همان زمان با توجه به پیشرفت ها شوروی اعلام کرد که طی 45 روز ایران را تخلیه می کنند و البته آذربایجان هم مسئله ای داخلی است که شوروی در آن دخالتی نمی کند و در برابر قانون امتیاز بهره برداری نفت شمال برای شوروی تقدیم مجلس می شود. قوام برای جلب نظر استالین سه وزیر توده ای را وارد کابینه کرد و برخی از مخالفان سیاسی معروف شوروی هم بازداشت شدند. ارتش شوروی ایران را ترک کرد، ولی آنها بر قدرت دو رژیم تجزیه طلب نزدیک به خود یعنی آذربایجان و کردستان افزودند. قوام نمایندگان تجزیه طلبان آذربایجان و کردستان را در ظاهر برای مذاکره به تهران احضار کرد، ولی هدف وقت کشی بود. بلافاصله بعد از خروج شوروی ورق برگشت، حاج علی رزم آرا به ریاست ستاد کل ارتش گماشته شد و آماده مقابله با تجزیه طلبان شد. وزرای توده ای را هم برکنار کردند.
    شوروی اظهار نگرانی می کرد، ولی قوام به آنها اطمینان می داد که کارها دستش است، در برابر سرخ ها هم شروع به تقویت وابستگان ایرانی خود می کردند. قوام برای آنها استدلال کرد که دوره مجلس به اتمام رسیده و برای تشکیل مجلس جدید و تصویب امتیاز برای شوروی باید انتخابات سراسری برگزار شود و نیاز به حضور نیروهای نظامی در همه جای کشور از جمله آذربایجان و کردستان است. امکان درگیری نظامی با شوروی بالا بود. همزمان تماس های دیپلماتیک ایران با امریکا هم پیش می رفت و درنهایت رئیس جمهور امریکا که جهان قاطعیتش را با استفاده از بمب اتمی دیده بود، شوروی را تهدید کرد که در صورت دخالت نظامی شوروی، امریکا دست روی دست نمی گذارد و وارد میدان می شود، همه می دانستند او اهل شوخی نیست. قوام با شوروی ها تماس گرفت که در این هیاهو برای تصویب بهتر امتیاز نفت شمال اجازه ندهد توده ای ها هم زیاد سروصدا کنند و آنها هم چنین کردند.
    سپس رزم آرا آماده خواباندن غائله تجزیه طلبان شد و با قدرت آنها را تارومار کرد؛ فردای آن روز ایران اعلام کرد شکایت قبلی خود از شوروی را پیگیری نمی کند. قوام در مصاحبه با روزنامه فرانسوی اعلام کرد که به قول خود وفادار است. مجلس جدید تشکیل شد و حزب دموکرات که قوام بنیان گذاشته بود اکثریت را گرفت. حرف قوام به شوروی ها این بود که تلاشش را می کند، ولی تصمیم نهایی با مجلس است. رای گیری انجام شد و نتیجه هم از پیش روشن بود: امتیاز نفت شمال به شوروی داده نشد!
    اما چرا امروز به این دو پرده مربوط به دو دوره دشوار از تاریخ معاصر پرداخته ام؟ اجازه دهید پیش از آن شرحی مختصر از اوضاع داشته باشم. می دانیم از آن دوران بلاخیز سال های زیادی گذشته و خیلی چیزها تغییر کرده است. اما در حال حاضر باز در ایران وضعیت بسیار پیچیده و نگران کننده است، از تحریم ها و نابسامانی های اقتصادی پیشین که اوصافش از کفر ابلیس هم مشهورتر است بگذریم، از قرار مصیبت ها تمامی ندارند. هفته گذشته سپهبد قاسم سلیمانی، چهره سرشناس سیاسی و نظامی ایران، در خاک کشور ثالث مورد حمله قرار گرفت و تنش ها به سطح بی سابقه ای در چند سال گذشته رسید. گفتگوهای تند میان دو کشور در جریان است و حتی خوف آن می رود که دو کشور وارد درگیری نظامی بشوند که پایان آن معلوم نیست. ایران کاهش تعهدات برجامی (بخوانید در عمل خروج از برجام) خود را اعلام کرده است و واکنش کشورهای اروپایی و امریکا نسبت به قضیه مشخص نیست، کسانی از خروج از پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای (NPT) می گویند و کسانی هم حمله نظامی مستقیم برق آسا را توصیه می کنند. معنای این تحولات می تواند این باشد که دستکم تا پایان دوره نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ گزینه احتمالی مذاکره هم دیگر موضوعیت نخواهد داشت و با فرض آنکه کار به جنگ نکشد، در نوعی وضعیت تعلیق به سر خواهند برد؛ یعنی جنگی سرد که شاید گلوله ای شلیک نشود، ولی فرسایش حاصل از آن کم از جنگ واقعی نخواهد داشت.
    نگارنده البته تخصصی در علوم نظامی ندارد و بنا هم ندارد در مورد جنبه های فنی و قابلیت های نظامی کشور صحبت کند، ولی تلاش می کند تا نوری به تاریکی این وضعیت بتاباند و از زاویه دیگری به موضوع بپردازد. فرضم اینست از آنجا که سیاست ورزی ادامه جنگ در لباسی دیگر است، باید توجه کرد که از قضا در این دوران دشوار که صدای شیپور جنگ اینجا و آنجا شنیده می شود، باید امیدمان بیشتر به سیاستمدارها باشد، زیرا سرنوشت جنگ بسیار جدی تر از اینست که دست ژنرال ها سپرده شود! اگر بخواهیم حرف آخر را اول بزنیم می توان این طور گفت: “استراتژی مناسب برای ایران تا اطلاع ثانوی ادامه همان روال گذشته نه جنگ نه مذاکره است”! باید وسوسه اقدام فوری را رها کرد و واکنش را تا زمان مناسب واکنش به تعویق انداخت. در واقع در این بزنگاه دشوار بهترین کاری که می تواند کرد اینست که تا پیدا کردن قواعد جدید بازی دست به اقدام جدی نزند! شاید قضیه مصداق همان ضرب المثلی است که انتقام خوراکی است که بهتر است سرد صرف شود (Revenge is a dish best served cold).
    در پاسخ به اینکه چرا دو نمونه تاریخی از دو سیاستمدار کارکشته تاریخ ایران را در آغاز این نوشته آوردم، باید بگویم می خواهم بر این نکته شاید بدیهی تاکید کنم که از یاد نبریم سیاست عرصه اخلاق گرایی نیست، بازی منافع است و مهار کردن قدرت با قدرت، باید به دنبال منافع کشورت باشی به نام یا به ننگ! وقتی حرف از “کاری نکردن” می زنیم به معنای بی کنشی و دست و پا بسته بودن نیست، بلکه به شهادت تاریخ می توان دید که دور اندیشی و صبر و خویشتن داری و در عین حال پافشاری در دنبال کردن اهداف می تواند چه دستاوردهای شگرفی به بار آورد. امروز هم مثل گذشته شاید سیاستمداران کارکشته در بادی امر به وادادگی و به قدر کافی وطن پرست نبودن متهم شوند، ولی آنچه مهم است ایستادن در سمت درست تاریخ است.
    شر اعظمی که می تواند رخ دهد کشیده شدن پای ایران به میدان جنگ است، گزینه ای که باید به هر طریق از آن گریخت، اگر بخواهیم فقط و فقط یک معیار برای ارزیابی سیاست های احتمالی در نظر بگیریم همین دور ماندن کشور از آتش جنگ خواهد بود. طبیعی است که در مقابل آنچه رخ داد، مخالفتی با واکنش مناسب و حتی تند در زمان مناسب وجود ندارد، ولی اکنون و اینجا که قواعد بازی در حال تغییر و زمینه برای تشدید و بالا گرفتن تعارض ها فراهم است، می شود حدس زد واکنش تند و گسترده از سوی ایران می تواند به جنگی تمام عیار بینجامد. خوشبختانه تا این لحظه از واکنش ها چنین بر می آید که این دورنگری در مراکز عالی تصمیم گیری کشور وجود دارد، غریب هم نیست بسیاری از آنها جنگ 8 ساله را تجربه کرده اند، با اقتضائات و پیامدهای آن بیگانه نیستند و وضعیت جنگی را به خوبی می شناسند. یادمان نرود جنوب کشور ما به آبهای آزاد باز می شود و ایران کشوری با عمق استراتژیک صفر است! بسیاری از تاسیسات و منابع اساسی و حیاتی آن مانند خارک و عسلویه و بندر امام نزدیک به آبهای جنوبی و در تیررس دشمن اند و اگر طرف مخاصمه کشوری با نیروی دریایی قدرتمند باشد، باید احتیاط بیشتری داشت. از آن سو با وجود تحریم ها و سوء تدبیرهای بسیار در اقتصاد به نظر می رسد، حرف و حدیث در مورد منابع مورد نیاز برای آغاز و ادامه جنگی گسترده بسیار باشد. گذشته از قابلیت های نظامی که باید آگاهان در مورد آن اظهار نظر کنند، وضعیت کشور از منظر اقتصادی به هیچ رو مطلوب نیست، کسری بودجه شدید و رشد اقتصادی منفی و مصائب سیستم پولی همچنان پابرجا اند. اداره کشوری با جمعیت بیش از 80 میلیون نفر و گستردگی و تنوع بسیار در دوران جنگ ساده نخواهد بود، اگر بر اینها عوامل پراهمیتی مانند بحث شکاف مرکز-حاشیه و گفتمان های مرکز گریز و تجزیه طلبی و نارضایتی های اجتماعی هم بیفزاییم که دشواری های کار بیشتر هم خواهد شد، فعالیت های پنهان برخی کشورها که دل خوشی از ایران ندارند بماند.
    پس چه باید کرد؟ هزینه هیچ کاری نکردن هم کم نیست، در چنین مواردی شاید بتوان آن را نوعی ورشکستگی نمادین به حساب می آورد که می تواند مشروعیت هر نظام سیاسی را متاثر کند. برای پاسخ باید سری به آن سوی آتلانتیک بزنیم و اوضاع را در آنجا هم ببینیم. اگر از منظر سیاست خارجی اولویت اصلی امریکا را خاور دور و مناسبات آن با چین بدانیم، یحتمل در حال حاضر در سیاست داخلی آنچه بیش از همه اهمیت خود را نشان می دهد انتخابات ریاست جمهوری است که از همین الان رقابت های احزاب برای آن آغاز شده است. اما یک تفاوت اساسی هم در این چند سال با پیشترها داریم، سیاست ورزی امروز در امریکا و برخی کشورهای دیگر بیش از آنکه بر مبنای دوگانه فقیر و غنی باشد، بر پایه جهانی بودن و ملی گرایی است. از آنجا که این قضیه به بحث ما مربوط است، آن را توضیح بیشتری خواهم داد. سیاست ورزی در تحلیل نهایی به معنای قرار دادن “ما” در برابر “آنها” است، تمام حرف اینست که این “ما” و “آنها” چطور تعریف می شوند. به صورت سنتی این تعریف بر اساس وضعیت اقتصادی بود، بین آنها که پول و ثروت دارند در برابر آنها که از آن محروم اند. اصل دعوا هم اغلب سر سیاست های رفاهی بود یا به بیان دیگر چطور رابطه داراها و ندارها را تنظیم کنند. اکنون قضیه فرق کرده و تفکیک “ما” و “آنها” جنبه فرهنگی و تحصیلی پیدا کرده است، میان کمتر تحصیل کرده های محافظه کار ساکن شهرهای کوچک از یک طرف و تحصیل کردگان ترقی خواه شهرهای بزرگ از طرف دیگر، اولی خسته از جهانی شدن است و دومی آن را پاس می دارد. یکی حرف از جهان وطنی می زند و دیگری دنبال ملی گرایی است. احزاب سنتی نتوانسته اند این خواست های جدید را پاسخ دهند، از این روست که پوپولیست های آنتی استبلیشمنت خواهان پیدا کرده اند. پیشترها وقتی اوضاع اقتصادی بد  می شد، بیشتر حرف از سیاست های حمایتی و بازتوزیع بود، الان بیشتر از جهانی شدن و مهاجرت و حقوق مدنی می شنویم. ظهور چنین وضعیتی البته حاصل روندهای بلندمدت است، ولی بحران جهانی ۲۰۰۸ و رواج شبکه های اجتماعی و بحران مالی در آن نقش داشتند. باری، ترامپ پدیده ای مربوط به این دوره است و در چنین سیاقی عمل می کند. او به اصطلاح پرچمدار ملی گرایی است، اقتصاد و سیاست را با فلسفه “اول امریکا” (America First) پیش می برد. در گفتمان وی جنگ های آزادی بخش و لیبرال بازی های دموکرات ها جایی ندارد. او برای توجیه سیاست ها و حفظ پایگاه رای خود مجبور است دست به دامن نوعی ملی گرایی امریکایی شود، حتی شاید بتوان این روایت نزدیکی او به مسیحیان انجیلی (اوانجلیست ها) که در برخی محافل ایرانی گفته می شود را برآمده از چنین نگاهی دانست. او از آغاز رئیس جمهور محبوبی نبوده و نیست، نرخ محبوبیت (approval rate) او در نظرسنجی ها بالا نیست، ولی چاره ای ندارد جز آنکه خود را “فرزند امریکا” (به مفهوم یک کشور مشخص، نه نماد یک تفکر جهانی) بخواند، حرف ها و کارهایش را هم در همسویی با چنین نگاهی باید فهمید. توجه کنیم که مهم نیست یک سیاستمدار در اعماق قلبش به چه باور دارد، بلکه باید به اصولی توجه کرد که او برای توجیه کارهایش به کار می برد.
    در برابر آنچه در هفته پیش رخ داد و برای بسیاری غیرمنتظره بود، می شود حدس زد نوعی مانور برای احیای حیثیت ایالات متحده بود. پیشترها کشته شدن سفیر امریکا در طرابلس و بی عملی وی به یک افتضاح تمام عیار برای اوباما بدل شد، این بار ترامپ بعد از رویدادهای متعددی (مانند قضایای کشتی ها در تنگه هرمز، حمله به آرامکو، سرنگونی پهپاد و …) که به بی عملی و تاجربازی متهم می شد، واکنشی بسیار تند و “ملی گرایانه” نشان داد، علاقه فراوان او به پیش بینی ناپذیر نشان دادن خود و غافلگیری هم البته موثر بود. جنبه مهم دیگر بالا گرفتن داستان استیضاح و پرت کردن حواس افکار عمومی بود، به زبان اهالی علم سیاست او می خواست از پدیده “جمع شدن زیر یک بیرق” (Rally ‘round the flag) استفاده کند، پدیده ای که اشاره به افزایش محبوبیت روسای جمهور امریکا در کوتاه مدت دارد، وقتی درگیر جنگ یا بحران خارجی می شوند. برای کسی که با رسانه ها ارتباط خوبی ندارد، چه بسا یک بحران کنترل شده سیاست خارجی با کشوری مثل ایران ایده بدی نباشد. او در تحلیل نهایی دنبال ایران بهنجار (normal) است، حدس می زنم آنچه برای عراق 2003 رخ داد نه ممکن است و نه حتی مطلوب.
    از کنار هم گذاشتن آنچه آمد می توان این نتیجه را گرفت، بهترین سیاست برای مواجه با شرایط به واقع حساس کنونی همان سیاست “نه جنگ و نه مذاکره” است، در نظر داشتن برخی ملاحظات ضروری است. حمله مستقیم و فوری به ارتش امریکا از قضا به هدف او که “فروش بحران خارجی به افکار عمومی برای جلب محبوبیت” است کمک خواهد کرد، کافی است تلفات نیروهای امریکایی بالا رود تا شاهد یک پروپاگاندای جدی “ملی گرایانه” برای مواجهه شدید نظامی با ایران باشیم، گزینه ای که فارغ از نتیجه اش هزینه و خسارت آن فاجعه بار خواهد بود، بماند که نقش سوء محاسبه در چنین صف آرایی هایی میان نظامی ها چقدر پررنگ است و چقدر کار به سادگی می تواند از دست در رود. دوم، برای ایرانی ها مدیریت موثر افکار عمومی و پرهیز از عامیانه و رمانتیزه کردن “بیش از حد” سیاست اهمیت بسزا دارد. آنچه در جمعه رخ داد و حضور گسترده در مراسم تشییع سردار سلیمانی، توانست به بازسازی مشروعیت ساختار سیاسی کمک کند، ولی اهالی قدرت باید مراقب از دست رفتن کار هم باشند. سوم، اقدام موثر طرف ایرانی که البته باید در مورد چند و چون آن فکر کرد، به نظر باید روی تحت تاثیر قرار دادن نتیجه انتخابات امریکا متمرکز باشد و می دانیم که در این طرح ها زمانبندی شاید به اندازه خود کار مهم باشد، شاید نزدیکی انتخابات زمان بدی نباشد. چهارم، در چنین مواردی نقش سیاست و دیپلماسی دستکم گرفته می شود، ولی واقعیت اینست در این موارد، بدون آنکه بخواهیم نقش توان نظامی و بازدارندگی را کمرنگ کنیم، از قضا باید به سیاستمداران حتی بیشتر هم تکیه کرد تا در عین پیگیری اهداف به سمت شر مطلق یعنی جنگی تمام عیار نلغزیم، کار آنها ساده نیست، در زمانی که انتظار انجام کار فوری و موثر هست، دور دست ها را دیدن و برای تحقق اهداف تلاش کردن دشوار است، قوام و فروغی از آنجا نامشان ماندگار شد و توانستند خاک این سرزمین را حفظ کنند که کوشیدند “از در تنگ وارد شوند” و کار دشوار را انجام دهند. شاید بد نباشد این روزها اهالی قدرت به توصیه ژنرال متیس توجه بیشتری داشته باشند؛ “آداب دان باش و حرفه ای رفتار کن، ولی با برای کشتن همه کسانی که می بینی برنامه داشته باش!” والله اعلم.

    Share. فیس بوک توییتر پینترست لینکدین تامبلر ایمیل
    مقاله قبلی“عقلانیت و آزادی” با ترجمه استاد دانشگاه تهران به بازار آمد
    مقاله بعدی جعبه سیاه خط‌مشی‌گذاری
    کاربر 1

    پست های مرتبط

    طراحی سیستم ارزیابی عملکرد شرکت های دولتی از حیث مسئولیت اجتماعی

    وزارت بحران؟!

    حاکمیت و انقلاب فناورانه

    ثبت پاسخ لغو عملیات پاسخ دهی

    دیده بان خط مشی ایران

    پایگاه خبری دیده بان خط مشی (سیاستگذاری) ایران دارای مجوز شماره ۸۲۵۳۰ از از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شماره ثبت 22075975 درستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
    هدف ما نشر، گسترش ونهادینه سازی مفاهیم و دستاوردهای خط مشی گذاری دولتی و سیاستگذاری عمومی به سوی ایران اسلامی پیشرفته می باشد.

    اپلیکیشن دیده بان سیاستگذاری ایران

    دیده بان سیاستگذاری ایران

    پادکست ایپونا

    دیده بان سیاستگذاری ایران

    افتخارات

    دیده بان خط مشی ایران

    رسانه خط مشی گذاری ایرانی :
    برگزیده يازدهمين كنگره پيشگامان پيشرفت جمهوري اسلامي ايران

    دیده بان خط مشی ایران

    کاندیدای مقام برترين وبسايت ايراني (بخش انقلاب)
    دهمین جشنواره وب و موبایل ایران

    نهادهای خط مشی گذاری و حکمرانی

    دیده بان سیاستگذاری ایران

    مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری

    دیده بان سیاستگذاری ایران

    دیده بان خط مشی ایران

    مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری

    • آخرین نوشته ها
    • محبوب ترین
    9 بهمن 1401

    تحلیلی بر مشکلات استانداردسازی در حوزه مصالح ساختمانی منطبق بر قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد

    8 بهمن 1401

    طراحی سیستم ارزیابی عملکرد شرکت های دولتی از حیث مسئولیت اجتماعی

    27 دی 1401

    وزارت بحران؟!

    30 مرداد 1401

    چاپ کتاب «حکمرانی؛ رهیافتها و فناوری‌ها» در انتشارات دانشگاه تهران

    12 مرداد 1401

    «آینده‌نگری برای سازمان های بخش عمومی»

    5 اسفند 1396

    مدل‌های خط‌مشی گذاری و تحلیل خط‌مشی در بخش عمومی20-مدل بحرانی،مدل اجتماعی

    26 مهر 1396

    قانون لینکلن؛ تشویق گزارش‌دهندگان فساد در آمریکا

    2 آبان 1396

    او، لُخت است

    18 آبان 1396

    سرفصل های گرایش جدید کارشناسی ارشد سیاستگذاری عمومی

    28 آبان 1396

    همه هزینه ها برای توسعه فرهنگی : خداحافط کلوپ

    رسانه دیده بان سیاستگذاری ایران

    دیده بان خط مشی ایران

    RSS داده نما
    • رنگبندی کرونایی شهرستان‌های کشور از (۱۴۰۲/۰۱/۰۵)
    • ویژگی‌های هشت گانه فاز دوم طرح نوسازی و تثبیت پالایشگاه آبادان
    • رنگبندی کرونایی شهرستان‌های کشور از (۱۴۰۱/۱۲/۲۶)
    • اکران نوروزی سینماهای کشور
    • مشخصات جت پیشرفته آموزشی یاسین
    مراجع و وبسایت های مرتبط

    کانال دیده بان خط مشی ایران

    الگو

    دیده بان خط مشی ایران

     اندیشکده حکمرانی شریف

     جامعه اندیشکده ها

     مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

     ژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف

     مرکز پژوهشی آرا

     پژوهشکده مطالعات فناوری

     پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت

     مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده‌ نگری

     مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور

     شبکه کانون‌های تفکر ایران

    دیده بان سیاستگذاری ایران

    دیده بان خط مشی ایران

    دیده بان خط مشی ایران

    صلاحیت ها و مجوزهای قانونی

    logo-samandehi

    • صفحه اصلی
    • درباره ما
    • ارتباط با ما
    • کانال تلگرام
    • اینستاگرام
    • آپارات
    • پادکست ایپونا
    • ورود
    • ثبت نام
    • ناحیه کاربری

    ما اگر دنبال پیشرفت هستیم و پیشرفت علمی را شرط لازم پیشرفت عمومی كشور میدانیم، توجه داشته باشیم كه مراد ما از پیشرفت، پیشرفت با الگوی غربی نیست. دستور كار قطعی نظام جمهوری اسلامی، دنبال كردن الگوی پیشرفت ایرانی – اسلامی است
    رهبر معظم انقلاب

    رسانه خط مشی گذاری

    دیده بان سیاستگذاری (خط مشی) ایران دارای مجوز شماره ۸۲۵۳۰ از از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است
    رسانه خط مشی گذاری ایرانی دارای شماره ثبت 22075975 از ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
    هدف ما نشر، گسترش ونهادینه سازی مفاهیم و دستاوردهای خط مشی گذاری دولتی و سیاستگذاری عمومی به سوی ایران اسلامی پیشرفته می باشد.

    آرمان ما : توسعه و پیشرفت اسلامی ایرانی. کپی رایت 2014-2020, کلیه حقوق برای رسانه دیده بان سیاستگذاری (خط مشی گذاری) ایرانی © محفوظ است.
    آرمان ما : توسعه و پیشرفت اسلامی ایرانی. کپی رایت 2014-2020, کلیه حقوق برای رسانه دیده بان سیاستگذاری (خط مشی گذاری) ایرانی © محفوظ است.

    عبارت مورد نظر خود را در بالا نوشته و کلید Enter برای جست و جو بزنید و یا کلید Esc را برای لغو بزنید.