فرآیند خط مشی گذاری
به عقیده الوانی و شریف زاده (1391) فعالیتهای خط مشی گذاری طی یک فرآیند شامل مراحلی است که عوامل و متغیرهای مختلفی را چه در داخل سازمان و یا محیط بیرونی آن در برمیگیرد.
-
شناخت، درک و بیان مسئله: در این مرحله عوامل متعددی همچون گزارشها، رخدادها و… در معرفی مسئله به عنوان یک مشکل عمومی ایفای نقش میکنند. پس از شناسایی مسئله و بیان نیازها و کمبودهای شهروندان، ضرورت پیگیری و اقدام از سوی سازمانهای عمومی احساس میگردد.
-
ارجاع و طرح مسئله در سازمانها و مؤسسات عمومی: پس از طرح مسئله به عنوان یک مشکل عمومی، برای بررسی و ارجاع آن به سازمانهای عمومی اقدام گردد تا جهت یافتن راهحل و پاسخگویی به انتظارات عمومی اقدامات اجرایی لازم صورت گیرد.
-
شکلگیری، تهیه و تدوین خط مشی عمومی: در این مرحله سازمان عمومی مربوطه پس از انجام مطالعات لازم و تجزیه و تحلیل مسئله موردنظر، به یافتن راهحلهای مطلوب مبادرت میورزد که با در نظر گرفتن تمام جوانب مسئله به تهیه و تدوین خط مشی عمومی میانجامد. خط مشی تدوین شده باید جهت اجرا به صورت قانون و یا ضوابطی مدون ارائه گردد.
-
قانونی کردن و مشروعیت بخشیدن به خط مشی عمومی: پس از انتخاب راهحل اصلح، مسئولان سازمانهای مربوطه باید نسبت به قانونی کردن خط مشی اقدام نمایند و با طی مراحل قانونی مجوز اجرای خط مشی را براساس نظام موجود و قوانین و مقررات اخذ نمایند.
-
ابلاغ و اجرای خط مشی عمومی: در این مرحله خط مشی تدوین شده توسط مراجع ذیصلاح به واحد سازمانی مربوط برای اجرا ابلاغ میشود. شایان ذکر است که اجرای دقیق خط مشی متأثر از نحوه سازماندهی نیروها، منابع و امکانات و هدایت مدیران مؤسسه در تمهید تجهیزات لازم برای اجرای مطلوب خط مشی عمومی است.
-
ارزیابی خط مشی عمومی اجرا شده: ارزیابی اقدامات صورت گرفته جهت پاسخگویی به مشکل عمومی کمک میکند تا مدیران اطمینان حاصل نمایند که مشکل به طور کلی برطرف شده و ضمن آنکه پاسخگویی به مشکل مزبور به ایجاد یک مشکل جدید در سازمان و خارج آن منتهی نشده است (الوانی و شریفزاده، 1391، 20).