مدلهای خطمشی گذاری و تحلیل خطمشی در بخش عمومی
بخش بیستم
مدل بحرانی،مدل اجتماعی
جهت دریافت نسخه الکترونیکی فایل،کلیک کنید
مدل بحرانی
سازمانهای دولتی و خصوصی از اواسط دهه 1970 نسبت به راهبردهای حل مسائل و تغییر، موضعی انفعالی داشته و در مقایسه با عاملهای دیگر نظرشان کمتر به ارزشهای انسانی معطوف بوده است. به رغم موقعیتهای بحرانی، مدیران زیادی در رویارویی با تغییرات محیط و رشد و پیچیدگی آن موضوعی انفعالی گرفتند. در حل مسائل مذکور سعی این مدیران بر حفظ شغل و تداوم موقعیت خود بوده است. در مدل خطمشیگذاری بحران، به مشارکت کارمندان، ارباب رجوع و آموزشهای سازمانی توجه زیادی معطوف نمیشود. مدیران با اعمال قدرت و اختیارات رسمی و سازمانی خود بر اهمیت ضوابط، تنظیمات و رویههای جاری سازمان تأکید میکنند. چون موقعیت تصمیمگیری برای خطمشیگذاران کاملاً شناخته شده نیست و از سوی دیگر مشکلات به طور اساسی و در بلندمدت مورد تجزیه و تحلیل قرار نمیگیرند. مدیران شیوه بحران تلاش میکنند که فقط به موقعیتهای بحرانی به صورت عاجل و فوری عکسالعمل نشان دهند.
از آنجا که خطمشیگذاران در موقعیتهای بحرانی به صورت مقطعی و کوتاه مدت عکسالعمل نشان میدهند ممکن است مشکلی که به طور موقتی برطرف شده است، در آینده نزدیک به شکل دیگر و به صورت حادتری ظاهر شود.
مدل اجتماعی
مدل خطمشیگذاری اجتماعی با تلفیق مدلهای عقلایی و جزیی ـ تدریجی، چارچوب کلی تصمیمگیری را با توجه به جنبههای علم و هنر و متغیرهای اجتماعی ارائه میدهد. الگوی اجتماعی خطمشیگذاری از روشهای دیگر فراتر رفته و با شمول ملاحظات اجتماعی و فلسفی مدیر را قادر میسازد که با درک بهتر از واقعیات دنیای مدیریت دولتی به حل و فصل مشکلات و مسائل عمومی بپردازد.
تلاش یک خطمشیگذار شیوه اجتماعی بر این است که با تلفیق فرآیندها، شاخصها، اعتقادات و رفتارها به همراه نظام ارزشی دیگر شیوهها، نظریه و عمل مدیریت را در استنباط از مشکلات گسترش داده و غنی سازد.
بهسازی و توسعه فرآیند حل مسأله و تغییر، اساسی خطمشیگذاری اجتماعی است. فرآیند خطمشیگذاری اجتماعی مبتنی بر این فرض است که شرکتکنندگان در این شیوه، با تمهید وسائل لازم برای توسعه و اجرای اهداف و مقاصد خطمشی فعالیت میکنند. در این مدل تأکید بر درک نظریات مختلف، تجربیات، دانش اجتماعی و فنی، ایجاد و تقویت مسئولیت مشترک است.
شیوه خطمشیگذاری اجتماعی با تلفیق ارزشهای فردی و سازمانی، پویاییهای خود را که شامل ایجاد فرآیندهای ثانوی و طراحی خطمشی عمومی جدید باشد به وجود آورد. فرض خطمشیگذاران این شیوه بر پیوند واقعیات و ارزشها برای درک بهتر مقاصد، اهداف اجتماعی و مسائل مربوط به خطمشی و فرآیندهای اجتماعی مبتنی است. این مدل خط مشیگذاری در فرآیندهای ابداع، خلاقیت و نوآوری، تکامل و ارزیابی، مستقیماً در اختیار مدیران قرار میگیرد تا بتوانند هر چه بهتر فعالیتهای سازمان را در جهت کارآیی و اثربخشی بیشتر تنظیم و سازماندهی کند.
۲ دیدگاه
با سلام و احترام
تیتر مدل نهادگرایی نوین معرفی شده است لیکن مدل بحرانی اجتماعی بارگذاری گردیده است
با سلام
اصلاح شد
از دقت شما سپاسگزاریم