فیس بوک توییتر اینستاگرام
    شنبه 12 فروردین
    • صفحه اصلی
    • درباره ما
    • ارتباط با ما
    • کانال تلگرام
    • اینستاگرام
    • آپارات
    • پادکست ایپونا
    • ورود
    • ثبت نام
    • ناحیه کاربری
    دیده بان سیاستگذاری ایران IPWNA
    • اخبار
    • نظریه ها
      • مفاهیم و نظریه های خط مشی گذاری
        • تعاریف و مفاهیم خط مشی گذاری
        • مدل های خط مشی گذاری
        • نظریه های فرآیند خط مشی عمومی
        • خط مشی گذاری رفتاری
        • مسأله یابی، دستورگذاری و مشروعیت یافتن خط‌ مشی عمومی
        • گروه‌های ذی‌نفوذ و بازیگران خط‌مشی عمومی
        • اجرای خط‌مشی عمومی و ابزارهای آن
        • ارزیابی، یادگیری و تغییر خط‌مشی عمومی
        • درآمدی بر نظریه خط مشی گذاری عمومی (اسمیت)
      • مفاهیم و نظریه های مدیریت دولتی
        • نهضت های مدیریتی در بخش دولتی
        • چالش های مدیریت دولتی در ایران
        • مدیریت دولتی نوین
        • بوروکراسی و توسعه در ایران
        • مقدمه ای بر فلسفه نظریه های مدیریت دولتی
    • قوانین
    • گزارش سیاستی
      1. خط مشی علم و فناوری
      2. خط مشی گذاری فرهنگی
      3. نظام اداری و استخدامی
      4. گزارش های شفافیت و مبارزه با فساد
      5. بحران: بودجه ریزی
      6. بحران : محیط زیست
      7. بحران: آب
      8. بحران: بانکداری و مالی
      9. بحران: صندوق‌های بازنشستگی عمومی‌
      10. گزارش های موضوعی متفرقه
      ویژه
      4 دی 1397

      متن کامل لایحه بودجه ۹۸

      اخیر
      3 مرداد 1401

      گزارش تحول صنعت خودرو

      31 تیر 1401

      سامانه جمع‌نویسی برای ارتقای خط‌مشی‌های اداری کشور

      14 خرداد 1401

      گزارش تحولات بخش واقعی اقتصاد ایران در سال 1400

    • اقتصادی
      1. شاخص ها و گزارش های اقتصادی ایرانی
      2. شاخص های جهانی
      3. مفاهیم و تئوری های اقتصادی به زبان ساده
      ویژه
      22 اسفند 1398

      صندوق بین المللی پول چطور به کشورهای درگیر ویروس کرونا کمک مالی ارایه می نماید؟

      اخیر
      1 مرداد 1401

      مروری بر وضعیت متغیرها  و شاخصهای اقتصادی 💠تیرماه ۱۴۰۱

      14 خرداد 1401

      گزارش تحولات بخش واقعی اقتصاد ایران در سال 1400

      6 اردیبهشت 1401

      گزارش تحول صنعت، معدن و تجارت

    • مقالات
      1. مقالات انگلیسی خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      2. مقالات فارسی خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      3. مقالات و سخنان اساتید
      ویژه
      10 فروردین 1399

      کرونا و رویکردهای رفتاری دولت‌ها در سیاست‌گذاری

      اخیر
      9 بهمن 1401

      تحلیلی بر مشکلات استانداردسازی در حوزه مصالح ساختمانی منطبق بر قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد

      5 مرداد 1401

      Article: The world after coronavirus-مقاله جهان پس از ویروس کرونا.

      1 مرداد 1401

      تبیین و آسیب شناسی الگوی جاری مدیریت دولتی در ایران

    • کتاب و مجلات
      1. کتاب انگلیسی
      2. کتاب فارسی
      3. مجلات
      ویژه
      1 تیر 1397

      کتاب ارزشمند Introducing Public Administration

      اخیر
      30 مرداد 1401

      چاپ کتاب «حکمرانی؛ رهیافتها و فناوری‌ها» در انتشارات دانشگاه تهران

      22 تیر 1401

      فراخوان ارسال مقاله فصلنامه مطالعات مدیریت خدمات عمومی 

      14 تیر 1401

      فراخوان شماره تابستان فصلنامه حکمرانی و توسعه

    • مراکز علمی
      • اساتید و بزرگان
      • کنفرانس ها و نشست های خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      • دانشکده ودانشگاه های خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      • انجمن های خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      • سایت های خط مشی گذاری و سیاستگذاری
    • پادکست، فیلم و سخنرانی
      • پادکست ایپونا
      • سخنرانی های خط مشی گذاری و سیاستگذاری
      • فیلم (کلیپ) های سیاستی
    دیده بان سیاستگذاری ایران IPWNA
    شما در:خانه»مفاهیم و نظریه های مدیریت دولتی»مدیریت دولتی نوین»مدیریت دولتی نوین10-خط‌مشی و اداره
    مفاهیم ونظریه های مدیریت دولتی

    مدیریت دولتی نوین10-خط‌مشی و اداره

    0
    توسط امیرحسام بهروز بر 28 فروردین 1397 مدیریت دولتی نوین

    مدیریت دولتی نوین

    فصل دهم

    خط‌مشی و اداره

    جهت دریافت نسخه الکترونیکی فایل،کلیک کنید

    نویسنده :آون هیوز 

     

    مقدمه

    کار دولت، صرف‌نظر از اینکه آن را اداره امور دولتی یا مدیریت دولتی بنامیم، در سیاست ریشه دارد. بنابراین، لازمه اثربخش بودن یک رئیس اداره امور دولتی، پیدا کردن معرفت به سیاست و فرآیند سیاسی و داشتن توانایی سروسامان دادن به برنامه‌های عمومی در عرصه سیاسی است.

    گاهی مبنای سیاسی خدمات دولتی به فراموشی سپرده می‌شود. اکثر اوقات کتابهای اداره امور دولتی با موضوع برخوردی فنی و جدای از سیاست دارند؛ و در حقیقت، الگوی سنتی اداره تلاشی در جهت غیرسیاسی کردن خدمات عمومی بود. اغلب سیاستمداران حاکم تصور می‌کنند که خواسته‌های آنها بدون چون و چرا و به روشی اداری و تحت نوعی رابطه ارباب رعیتی تحقق می‌یابد. این هر دو موجب جاودانه شدن افسانه وودرو ویلسون، مبنی بر اینکه خط‌مشی و سیاست را می‌توان دقیقاً از اداره جدا کرد و اداره را صرفاً می‌توان یک وسیله دانست، شدند. حال آنکه این موضوع حقیقت ندارد. روش انتخاب گزینه‌ها، روش ایجاد و اجرای خط‌مشی‌ها، و روش اجرای برنامه‌ها، جملگی سیاسی هستند. بخشهای مختلف دولت بر اساس ترتیبات قانونی و مبتنی بر قانون اساسی به وجود می‌آیند و لازمه این امر وجود نوعی پاسخگویی است.

    در الگوی سنتی فرض بر آن بود که پاسخگویی در سطح بوروکراسی و سیاسی صرفاً از فرآیند سیایس حزب و معمولاً فقط در هنگام انتخابات، تضمین می‌شود. به دو دلیل، این نظر نمی‌تواند معتبر باشد. اول،‌ مراوده حزب حاکم و اداره برخلاف تصور کلیشه‌ای ویلسون، یک فرآیند کاملاً سیاسی است و باید دانست که بوروکراسی مجری صرف دستورات رهبری سیاسی نیست. دوم، بوروکراسی ضمن اینکه هنوز از طریق فرآیند انتخابات در مقابل جامعه پاسخگوست، مستقیماً نیز در مورد عملکرد خود در برابر جامعه مسئول تلقی می‌شود. ضرورت توجه به ارباب رجوع، احساس مسؤولیت بیشتر توسط بوروکراسی، و مسؤولیت شخصی مدیران باعث شده است که سیستم پاسخگویی دولت و در حقیقت، رابطه دولت و شهروندان تغییر کند.

    پاسخگویی در بخش خصوصی

    مفهوم پاسخگویی، اختصاص به بخش دولتی ندارد. طبق نظریه پاسخگویی، هر کسی که به نام شخص یا گروهی عملی را انجام می‌دهد، می‌بایست به همان شخص یا گروه نیز گزارش بدهد و یا به نوعی در برابر آنها مسؤل باشد. به عبارت دیگر، در چارچوب رابطه اصیل/ وکیل[1]، وکیل وظائف مربوطه را به نام اصیل انجام می‌دهد و چگونگی انجام وظایف را گزارش می‌دهد.

    بخش خصوصی برای حصول اطمینان از این که اقدامات یک کسب و کار در مسیر منافع نهایی صاحبان آن قرار دارد، خطوط روشنی از پاسخگویی را در اختیار دارد. انتظار آن است که مدیر یک شرکت در جهت کسب منافع سهامداران اقدام کند.

    مدیر عامل و سایر مدیران در برابر هیئت مدیره و هیئت مدیره در برابر سهامداران پاسخگو هستند. خط روشنی از پاسخگویی از مدیریت تا هیئت مدیره و نهایتاً تا سهامداران وجود دارد.

    روابط پاسخگویی در بخش خصوصی به طور روزافزونی، به عنوان بهترین روش موجود، تبدیل به الگویی برای بخش دولتی می‌شود. این امر از دو طریق تحقق می‌یابد. اول،‌ حرکت عمومی به طرف خصوصی‌سازی در دولت، یا حداقل در بخشی از آن، به معنای حرکت به طرف افزایش پاسخگویی و در نتیجه، افزایش کارآیی است. عقیده بر آن است که واگذاری وظائف به بخش خصوصی، به دلیل آنکه مدیران بخش خصوصی پاسخگوتر هستند،‌ موجب کارآیی بیشتر می‌شود. به این ترتیب، بخش خصوصی به عنوان الگویی برای پاسخگویی عمل می‌کند. دوم، شیوه‌های پاسخگویی بخش خصوصی در بخش دولتی به کار گرفته شده‌اند.

    البته، پاسخگویی برتر مفروض بخش دولتی، یک آرمان است و ممکن است در عمل تحقق نیابد. به هر حال، حتی اگر فرض کنیم که مشکلات پاسخگویی در بخش خصوصی نیز وجود دارد، به احتمال زیاد مشکلات پاسخگویی در بخش عمومی به مراتب بزرگتر هستند.

    بین پاسخگویی بخش دولتی و بخش خصوصی، تفاوتهایی موجود دارد. بخش خصوصی فاقد پاسخگویی سیاسی شبیه بخش دولتی است. زیرا احتمالاً معیارهای دقیقی در آن دیده نمی‌شود. پاسخگویی سیاسی بیش از آنکه جزییات بخش دولتی را تغییر دهد، نوع آن را متفاوت می‌سازد. در نتیجه، به نظر نمی‌رسد که پاسخگویی در بخش دولتی قابل مقایسه با پاسخگویی در بخش خصوصی باشد. و حتی ممکن است این گونه پاسخگویی در بخش دولتی غیرواقعی جلوه کند. ولی مادام که بخش خصوصی به عنوان پاسخگویی پابرجاست، بخش دولتی متهم به پاسخگو نبودن خواهد شد، کاهش اندازه و دامنه آن نیز در رابطه با پاسخگویی انجام می‌گیرد.

    پاسخگویی در بخش دولتی

    هر دولتی نیازمند یک سیستم پاسخگویی است،‌ تا به طریقی عمل می‌کند که مورد تأیید جامعه باشد. پاسخگویی مبنای هر جامعه‌ای است که ادعا می‌کند دموکراتیک است. شاید بتوان این جمله را برعکس و با شدت بیشتر بیان کرد. لازمه دموکراسی داشتن یک سیستم پاسخگویی مناسب است. سازمانهای دولتی، به وسیله مردم و برای مردم ایجاد می‌شوند و می‌بایست در برابر آنها پاسخگو باشند. رابطه بین شهروندان دولت را می‌توان به رابطه بین اصیل/ وکیل تشبیه کرد.

    اشخاص به طرق مختلف با اداره امور دولتی مراوده پیدا می‌کنند. آنها ممکن است «ارباب رجوع» ادارات مختلف و به عبارت دیگر، در جستجوی دریافت نفع یا خدمت از سازمانهای اداری باشند؛ ممکن است «ملزم به رعایت نظم»،‌ بر حسب محدودیتهای قانونی که همگان را دربرمی‌گیرد، ‌باشند؛ ممکن است «مشارکت‌کننده» باشند، بسیاری از سازمانها به افراد اجازه می‌دهند که با عضویت در هیئت‌های منصفه و نظائر آن، به عنوان یک مشارکت‌کننده در فرآیند اداری خدمت کنند؛ آنها ممکن است «مدعی» باشند یعنی از یک سازمان دولتی شکایت داشته باشند، و شاید متداول‌ترین آنها برخوردهای خیابانی است که بین بعضی مردم و پلیس و سایر سازمانها پدید می‌آید.

    رابطه دولت و شهروندان، سیستم پاسخگویی را شکل می‌دهد که به موجب آن، سازمانهای دولتی وظایف مربوط را انجام می‌دهند و شهروندان اجازه می‌دهند که این وظایف انجام شوند، ولی مشروط بر اینکه وکیل از حد خود تجاوز نکند و پاسخگو باشد. دولت به دلیل داشتن توانایی اعمال زور با استفاده از نیروی نظامی و انتظامی، با سایر مؤسسات اجتماعی تفاوت دارد. تاریخ نشان می‌دهد که شهروندان، قدرت خود را به سادگی از دست نداده‌اند و اصرار می‌ورزند که اقدامات سیاسی و اداری دولت با حمایت خود شهروندان به عمل آید. تحقق این امر به دو طریق امکان‌پذیر است. اول،‌کلیه اقدامات دولت باید مبتنی بر قانون باشند. دوم، اشخاص معینی، پاسخگوی هر یک از اقدامات دولت هستند. فرض بر آن است که هر یک از افراد جامعه می‌تواند کسی را، از کارکنان عادی تا بالاترین رده‌ها، در دولت پیدا کند که مسؤلیت هر اقدام مشخص دولت را بر عهده گیرد. فقدان پاسخگویی می‌تواند به معنای تبدیل دولت و بوروکراسی به یک قدرت مطلقه و مسلط بر همه امور و حرکت به سوی فساد باشد. یک سیستم پاسخگویی نوعی مبادله است که طی آن، بخشی از قدرت خود را به نحوی که هر یک از طرفین به دیگری نیاز داشته باشد، مبادله می‌کنند.

    تفاوت موجود بین پاسخگویی[2] و مسؤلیت[3] از جمله مشکلات اصطلاح‌شناسی است. این کلمات، مشابه نیستند. پاسخگویی یعنی شخص باید سرزنش یا ستایش ناشی از اخذ یک تصمیم یا انجام یک اقدام را بپذیرد. به این ترتیب، ‌هر یک از کارکنان سازمان از پایین‌ترین رده، تا بالاترین رده در برابر یک مقام ارشدتر از خود پاسخگو هستند. مسؤلیت کلمه‌ای نسبتاً مبهم است و جهت آن در سلسله مراتب نیز معکوس است، به عبارت دیگر، هر شخصی که دارای زیردست می‌باشد،‌ مسؤلیت اقدامات آنان را بر عهده دارد. یک وزیر، مسؤل اقدامات کارکنان وزارتخانه خود می‌باشد. مبهم بودن آن بیشتر به سبب آن است که دقیقاً روشن نیست که آنها مسؤل چه چیزی هستند و این مسؤلیت تا کجا ادامه می‌یابد.

    در حقیقت، دو نوع پاسخگویی وابسته به هم وجود دارد؛ که عبارتند از پاسخگویی سیاسی و پاسخگویی بوروکراتیک یا مدیریتی. پاسخگویی سیاسی به پاسخگویی دولت منتخب در برابر رأی‌دهندگان تعبیر می‌شود؛ و پاسخگویی نوع دوم عمدتاً به پاسخگویی بوروکراسی در برابر دولت منتخب اشاره دارد.

    پاسخگویی سیاسی در الگوی سنتی

    همان‌طور که در بالا اشاره شد، کلیه اقدامات دولت باید مبتنی بر قانون باشد و در نهایت، یک نفر باید پاسخگوی همه اقدامات دولت باشد. در چارچوب این برداشتها پاسخگویی سیاسی به معنای این است که سیاستمداران را می‌توان در نهایت، از طریق رأی‌گیری، در برابر شهروندان پاسخگو دانست.

    در هر دوی سیستمها، حداقل به طور رسمی، فرض بر آن است که یک خط پاسخگویی از اقدامات اداری کارکنان بخش دولتی تا سیستم سیاسی و در نهایت تا رأی‌دهندگان امتداد دارد.

    پاسخگویی بوروکراتیک در الگوی سنتی

    اداره امور دولتی سنتی، شکل خاص پاسخگویی بوروکراتیک خود را دارد. به این ترتیب که بوروکراسی صرفاً به رهبری سیاسی در خط‌مشی‌گذاری نظریات مشورتی می‌دهد و منابع خود را از جانب رهبری سیاسی تا حد امکان مدیریت می‌کند. کلیه کارکنان دولت از طریق ساختار سلسله مراتب اداره مربوط، در برابر رهبری سیاسی و در نهایت در برابر مردم پاسخگو هستند. علاوه بر آن، فرض بر آن است که بین موضوعات خط‌مشی که رسماً قلمرو سیاستمداران است، و موضوعات اداری که در حوزه خدمات دولتی قرار دارد، تفکیک کامل وجود دارد.

    در زمینه پاسخگویی، هنگامی که بخش سیاسی دولت با بخش اداری آن تلاقی می‌کند بعضی نکات جلب توجه می‌کنند. از آنجایی که هر یک از این دو بخش از جهت فرهنگ، نوع تعقل و شکل پاسخگویی با یکدیگر تفاوت دارند، اشتراک آنها با هم مشکل‌آفرین است. در سیستم پارلمانی، مهمترین رابطه، رابطه وزیر با مدیران اجرایی وزارتخانه است. در این نقطه است که ادراک‌های کاملاً متفاوت از ماهیت نقشی که هر یک از طرفین دربازی به عهده دارد، به وجود می‌آید و تداوم فرآیند اجرای خط‌مشی دچار مشکل می‌شود.

    هر گونه ارتباط با بوروکراسی، طبق اصول وبر رخ می‌دهد که به موجب آن، هر یک از کارکنان در هر یک از سطوح سلسله مراتب، دارای مقام و نقش خاصی است و در برابر مقام بالاتر از خود پاسخگو است. در رأس این ساختار، شخصی به نام مدیر کل قرار دارد که با رهبر سیاسی وزارتخانه یعنی وزیر در ارتباط است. در این نقطه است که ناگهان، بخش عقلایی و بوروکراتیک دولت رو در روی بخش سیاسی قرار می‌گیرد. تعقل اداری در مقابل تعلق سیاسی در قالب وزیر قرار می‌گیرد. از آنجا که نقش هر یک از طرفین مودر بحث، هیچ‌گاه به دقت تعریف و تعیین نشده است،‌ چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر، همواره مشکل‌آفرین بوده است. می‌توان گفت که در الگوی سنتی پاسخگویی واقعی امکان‌پذیر نبود، زیرا در نقطه تلاقی سیاست و بوروکراسی، درهم می‌شکست.

    به هر حال، علیرغم وجود مشکلات، در الگوی سنتی تا حدودی پاسخگویی وجود دارد، ولی این پاسخگویی بسیار محدود است. هر چند در این سیستم پاسخگوی نهایی مشخص و شناخته شده است، ولی این پاسخگویی بیشتر در مورد خطاها و اشتباهات است تا در مورد عملکردها. هدف آن پرهیز از اشتباهات است.

    اداره امور دولتی ملازم تفکیک صریح میان آنهایی است که دستور می‌دهند و آنهایی که دستور را اجراء می‌کنند و مسئولیتی در قابل نتایج آن ندارند. ممکن است رؤسای ادارات که مجریان دستورات‌اند، ادعا کنند که دستور به آنها ابلاغ نشده و یا مبهم بوده و به این ترتیب، از زیربار مسؤلیت شانه خالی کنند. سیاستمداران نیز ممکن است حتی هنگامی که مسؤل شکست هستند، مسؤلیت را نپذیرند. فرض بر آن است که پاسخگویی باید حتی در نقطه تلاقی سیستم اداری و سیاسی تضمین شده باشد. اگر در الگوی سنتی تا حدودی پاسخگویی سیاسی وجود دارد، ولی پاسخگویی در قبال عملکرد مدیریتی و تحقق نتایج ضعیف است.

    الگوی مدیریتی پاسخگویی

    یکی از دلایل پذیرش مدیریت‌گرایی آن است که تصور می‌شود سیستم پاسخگویی الگوی سنتی اداره شکست خورده است. شکل قدیمی پاسخگویی به ارتباطات رسمی حاصل از ساختار سلسله مراتبی متکی بود. پاسخگویی در الگوی مدیریتی سیال‌تر و سیاسی‌تر است.

    یکی از اهداف خاص حرکت به طرف مدیریت‌گرایی، افزایش پاسخگویی، هم به عنوان عکس‌العملی در برابر نارسائی پاسخگویی سنتی و هم به منظور ایجاد پاسخگویی برتر از بخش خصوصی می‌باشد. گری و همکارانش عقیده دارند که ترویج مدیریت پاسخگو ایدئولوژی راهنمای «مدیریت مالی پیشرو[4]، بود» (1991، ص47). مدیریت مالی پیشرو سیستمی بود که در آن «اختیار و مسئولیت تا حد امکان به مدیران میانی و سطوح سرپرستی تفویض می‌شد و آنها را در مورد هزینه‌ها و سایر هدف‌های عملکرد آگاه و پاسخگو می‌کرد». آنها در این رابطه از سه عامل نام می‌برند:‌ سیستمهای مدیریت ارشد[5] که به منظور فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز مقامات ارشد وزارتخانه و وزرا ایجاد شده‌اند؛ کنترل بودجه‌ای غیرمتمرکز[6] مناطق عملیاتی؛ و وسائل متعدد ارزیابی عملکرد[7] (گری و همکاران، 1991، ص 47). هدف از بکارگیری این عوامل، قویاً افزایش اطلاعات موجود در سطح مدیران ارشد است.

    در دیدگاه مدیریتی پاسخگویی، موضوع پاسخگویی مستقیم به مردم نیز به مدل معمولی اضافه شده است. پاسخگویی سیاسی، هر چند به طریقی مبهم و غیررضایت‌بخش، هنوز وجود دارد. ولی در حال حاضر، پاسخگویی بیشتری در برابر سیاستمداران و جامعه، به خصوص مشتریان وجود دارد.

    توجه به مشتری

    یکی دیگر از تغییراتی که در سیستم پاسخگویی در الگوی مدیریتی ایجاد شده است، بهبود روابط با مشتری است. در الگوی قدیمی، پاسخگویی فقط از مجرای رهبری سیاسی انجام می‌گرفت. ولی اکنون با مردم ارتباط مستقیم برقرار می‌شود. هدف از توجه به مشتری،‌ ایجاد پاسخگویی بیشتر است.

    در الگوی سنتی، پاسخگویی به مشتری وجود نداشت و نیازی هم به این پاسخگویی احساس نمی‌شد. بذل توجه به پاسخگویی این وضع را تغییر می‌دهد و متقابلاً منجر به ایجاد تغییراتی در سیستم اداره می‌شود.

    طبق نظر سازمان همکاری اقتصادی و توسعه لازمه حل مشکل با پاسخگویی، «وجود یک سبک اداری جدید،‌ یعنی، ‌مدیریت دولتی است. همان‌طور که قبلاً نیز بحث شد (فصل نهم)، الگوی سنتی برای برخورد با محیط خارج مجهز نبود؛ زیرا در الگوی بوروکراسی رسمی،‌ نقشی برای کارکنان امور دولتی برای تماس با گروههای خارج از سازمان، یا افزایش پاسخگویی در نظر گرفته نشده بود. مدیریت دولتی، زمینه مراوده با خارج را فراهم می‌سازد حتی به این مراوده نیاز دارد و خوشبختانه، نتیجه آن ایجاد پاسخگویی مستقیم است.

    مدیریت پاسخگو

    پاسخگویی در حال گذر از شکلهای قدیمی مسؤلیت به طرف سایر شکلها، به ویژه سیستمهای مدیریت کارآمدتر و پاسخگوتر می‌باشد. هدف اصلی رویکرد مدیریتی، بیش از آنکه رعایت قوانین و مقرارت باشد، تحقق اهداف، افزایش پاسخگویی به مشتری و بذل توجه به هزینه‌ها و استفاده از منابع محدود به مؤثرترین شکل می‌باشد.

    رویکرد مدیریت پاسخگو دارای دو بخش است. اول این که پاسخگویی از طریق تشخیص و تعریف روشنتر آنچه عملاً به وسیله کلیه سازمانها در داخل دولت انجام می‌شود، افزایش می‌یابد. منظور آن است که می‌بایست دستیابی به نتایج یا عدم دستیابی به نتایج تقریباً روشن و آشکار باشد. دوم، پاسخگویی مدیر با پاسخگویی سازمان تفاوت دارد. مدیر بنا به تعریف کسی است که شخصاً مسؤلیت دستیابی به نتایج را بر عهده می‌گیرد. لازمه این امر وجود نوعی ضوابط قراردادی است که طبق آن، اهداف مدیر مشخص می‌شود. پاسخگویی، اعم از سازمانی یا شخصی، از طریق مدیریت‌گرایی افزایش می‌یابد، زیرا اصیل یعنی سیاستمداران و مردم، درباره فعالیتهای وکیل‌هایشان، یعنی مجریان دولتی، به اطلاعات به مراتب بهتری دسترسی دارند.

    مشکلات الگوی جدید

    قبول الگوی مدیریتی به معنای ایجاد یک تغییر عمده در سیستم پاسخگویی، به ویژه از نوع سیاسی آن است. اینکه آیا این تغییر به معنای تضعیف پاسخگویی خواهد بود یا خیر، سؤالی است که پاسخ آن را آینده خواهد داد. به هر حال، قطعاً رویکرد مدیریتی «بعضی از اصول برجسته سازمان اداری» را زیر سؤال می‌برد.

    ممکن است سؤال شود که آیا مفاهیم و روشهای مدیریتی جدید از قابلیت سازگار شدن با موضوعات سنتی‌تر پاسخگویی برخوردارند؟ اگر کارکنان دولت پاسخگوی عملکرد خود باشند، این عمل ممکن است پاسخگویی کل سیستم سیاسی را تضعیف کند. در این صورت،‌ سیاستمداران مسؤل و پاسخگو نخواهند بود. در نتیجه، سیستمی که برای آن زحمت زیادی کشیده شده است، سقوط خواهد کرد. ممکن است که وجود سیستم پاسخگویی به رسمیت شناخته شده است که مدیریت دولتی را از مدیریت خصوصی متمایز می‌کند. آیا به همان اندازه که قرار است کارکنان امور دولتی، از نظر مدیریتی پاسخگو باشند،‌ از پاسخگویی رهبری سیاسی کاسته نمی‌شود؟

    در عمل احتمال این که مشکل عمده‌ای وجود داشته باشد، اندک است. از این جا می‌توان آغاز کرد که مدل سنتی پاسخگویی، به ندرت می‌تواند نتایج درخشان یا اصولاً نتیجه‌ای به بار آورد. بنابراین، هر تغییر در آن، بهبود به شمار می‌رود.

    یکی دیگر از مشکلات، افزایش قدرت مؤثر بوروکراسی به سبب ایجاد تغییر در مدیریت است. شهروندان اغلب در برخورد با بوروکراسی به عنوان یک عضو کوچک و اقلیت در یک فرآیند پیچیده به حساب می‌آیند، که باید با یک دستگاه عظیم که دارای انواع مهارتها و نیروهاست،‌ به رقابت برخیزند. شهروندان به ندرت در این مبارزه پیروز می‌شوند. از سوی دیگر، به استثنای موارد معدود، بوروکراسی سلطه همه جانبه‌ای به شکل یک امپراطوری شرور که به کسی پاسخگو نیست، پیدا نمی‌کند.

    یکی دیگر از مشکلات قابل توجه، اقتباس الگوی مدیریتی از برنامه پاسخگویی بخش خصوصی است. پاسخگویی در بخش خصوصی با مشکلاتی همراه است و حذف آنها در بخش دولتی مشکل‌آفرین خواهد بود. در دنیای واقعی، مدیریت غالباً بیش از آنکه در فکر منافع سهامداران باشد،‌ به منافع خودش فکر می‌کند، هیئت‌های مدیره نیز ممکن است اثربخش نباشند. به هر حال، حضور رقبا که می‌توانند مشتریان ناراضی را به سوی خود جذب کنند، یک مشوق قوی برای بهتر کار کردن است و ابزارهای دائمی و خارجی نظارت بر عملکرد فراوانند. انتقال منابع در مقیاس بزرگ به بخش خصوصی، همه مشکلات پاسخگویی را حل نمی‌کند. مشکلات پاسخگویی در هر دو بخشی خصوصی و دولتی وجود دارد. لازم است که مقایسه به صورت مورد به مورد بین آنها به عمل آید. ممکن است تحت بعضی شرایط، بخش دولتی پاسخگوتر باشد و در مواقع دیگر بخش خصوصی.

    [1]. Principal / agent

    [2]. Accountability

    [3]. Responsibility

    [4]. Fmanual management Initiative (FMI)

    [5]. Top Management systems

    [6]. Decentralised Budgetary Control

    [7]. Performance Appraisal

    تلخیص :سیده هدی شمس

    Capture1111

    Share. فیس بوک توییتر پینترست لینکدین تامبلر ایمیل
    مقاله قبلیکارگاه سناریونگاری(سناریوهای بین المللی شدن صنعت قطعه سازی خودرو)
    مقاله بعدی کتاب دایره المعارف مدیریت دولتی و خط مشی گذاری
    امیرحسام بهروز
    • سایت اینترنتی

    کاندیدای دکتری مدیریت دولتی- خط مشی گذاری و سیاستگذاری دانشگاه تهران، مشاور حوزه سیاستگذاری علم و فناوری، بودجه ریزی و فناوری اطلاعات

    پست های مرتبط

    مدیریت دولتی نوین11-مدیریت دولتی در کشورهای در حال توسعه

    مدیریت دولتی نوین9-مدیریت مؤلفه‌های محیطی

    مدیریت دولتی نوین8-مدیریت سیستم داخلی سازمان

    ثبت پاسخ لغو عملیات پاسخ دهی

    دیده بان خط مشی ایران

    پایگاه خبری دیده بان خط مشی (سیاستگذاری) ایران دارای مجوز شماره ۸۲۵۳۰ از از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شماره ثبت 22075975 درستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
    هدف ما نشر، گسترش ونهادینه سازی مفاهیم و دستاوردهای خط مشی گذاری دولتی و سیاستگذاری عمومی به سوی ایران اسلامی پیشرفته می باشد.

    اپلیکیشن دیده بان سیاستگذاری ایران

    دیده بان سیاستگذاری ایران

    پادکست ایپونا

    دیده بان سیاستگذاری ایران

    افتخارات

    دیده بان خط مشی ایران

    رسانه خط مشی گذاری ایرانی :
    برگزیده يازدهمين كنگره پيشگامان پيشرفت جمهوري اسلامي ايران

    دیده بان خط مشی ایران

    کاندیدای مقام برترين وبسايت ايراني (بخش انقلاب)
    دهمین جشنواره وب و موبایل ایران

    نهادهای خط مشی گذاری و حکمرانی

    دیده بان سیاستگذاری ایران

    مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری

    دیده بان سیاستگذاری ایران

    دیده بان خط مشی ایران

    مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری

    • آخرین نوشته ها
    • محبوب ترین
    9 بهمن 1401

    تحلیلی بر مشکلات استانداردسازی در حوزه مصالح ساختمانی منطبق بر قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد

    8 بهمن 1401

    طراحی سیستم ارزیابی عملکرد شرکت های دولتی از حیث مسئولیت اجتماعی

    27 دی 1401

    وزارت بحران؟!

    30 مرداد 1401

    چاپ کتاب «حکمرانی؛ رهیافتها و فناوری‌ها» در انتشارات دانشگاه تهران

    12 مرداد 1401

    «آینده‌نگری برای سازمان های بخش عمومی»

    5 اسفند 1396

    مدل‌های خط‌مشی گذاری و تحلیل خط‌مشی در بخش عمومی20-مدل بحرانی،مدل اجتماعی

    26 مهر 1396

    قانون لینکلن؛ تشویق گزارش‌دهندگان فساد در آمریکا

    2 آبان 1396

    او، لُخت است

    18 آبان 1396

    سرفصل های گرایش جدید کارشناسی ارشد سیاستگذاری عمومی

    28 آبان 1396

    همه هزینه ها برای توسعه فرهنگی : خداحافط کلوپ

    رسانه دیده بان سیاستگذاری ایران

    دیده بان خط مشی ایران

    RSS داده نما
    • ترکیب جام جهانی ۲۰۲۶
    • در همایش سراسری مدیران دولت چه گذشت؟
    • کشورها برای حفاظت جامعه از اخبار جعلی چه تدابیری دارند؟
    • رنگبندی کرونایی شهرستان‌های کشور از (۱۴۰۲/۰۱/۰۵)
    • ویژگی‌های هشت گانه فاز دوم طرح نوسازی و تثبیت پالایشگاه آبادان
    مراجع و وبسایت های مرتبط

    کانال دیده بان خط مشی ایران

    الگو

    دیده بان خط مشی ایران

     اندیشکده حکمرانی شریف

     جامعه اندیشکده ها

     مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

     ژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف

     مرکز پژوهشی آرا

     پژوهشکده مطالعات فناوری

     پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت

     مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده‌ نگری

     مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور

     شبکه کانون‌های تفکر ایران

    دیده بان سیاستگذاری ایران

    دیده بان خط مشی ایران

    دیده بان خط مشی ایران

    صلاحیت ها و مجوزهای قانونی

    logo-samandehi

    • صفحه اصلی
    • درباره ما
    • ارتباط با ما
    • کانال تلگرام
    • اینستاگرام
    • آپارات
    • پادکست ایپونا
    • ورود
    • ثبت نام
    • ناحیه کاربری

    ما اگر دنبال پیشرفت هستیم و پیشرفت علمی را شرط لازم پیشرفت عمومی كشور میدانیم، توجه داشته باشیم كه مراد ما از پیشرفت، پیشرفت با الگوی غربی نیست. دستور كار قطعی نظام جمهوری اسلامی، دنبال كردن الگوی پیشرفت ایرانی – اسلامی است
    رهبر معظم انقلاب

    رسانه خط مشی گذاری

    دیده بان سیاستگذاری (خط مشی) ایران دارای مجوز شماره ۸۲۵۳۰ از از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است
    رسانه خط مشی گذاری ایرانی دارای شماره ثبت 22075975 از ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
    هدف ما نشر، گسترش ونهادینه سازی مفاهیم و دستاوردهای خط مشی گذاری دولتی و سیاستگذاری عمومی به سوی ایران اسلامی پیشرفته می باشد.

    آرمان ما : توسعه و پیشرفت اسلامی ایرانی. کپی رایت 2014-2020, کلیه حقوق برای رسانه دیده بان سیاستگذاری (خط مشی گذاری) ایرانی © محفوظ است.
    آرمان ما : توسعه و پیشرفت اسلامی ایرانی. کپی رایت 2014-2020, کلیه حقوق برای رسانه دیده بان سیاستگذاری (خط مشی گذاری) ایرانی © محفوظ است.

    عبارت مورد نظر خود را در بالا نوشته و کلید Enter برای جست و جو بزنید و یا کلید Esc را برای لغو بزنید.