وزارت علوم و مشکلات خانگی
مدتها پیش در این اندیشه بودم که چرا وزارت علوم در کشور ما تا این حد ضعیف است:
برای مثال، وزارت بهداشت قطعه ای از آن را تصاحب میکند و به نام میزند؛
یا
عدهای وارد حریم دانشگاههای آن میشوند و حرمت میشکنند و به احدی پاسخگو نیستند؛
یا
هر که از راه میرسد، بدون احراز صلاحیت، در باره آنچه باید در آن تدریس شود، اظهار نظر میکند!
گویا این «ناحیه وظیفهای ساختار دولت» حریمی ندارد!
تا اینکه روزی در یک آزمون جذب دانشجویان دکتری، طی مصاحبهای با یکی از مسئولان تصمیمگیرنده در باره آموزش عالی کشور مواجه شدم!
خوب، بسیار ضعیف و از فضای درس و بحث پرت بود! البته انصافاً اعتماد به نفس بالایی داشت
افسرده شدم که این شخص با این سطح دانش، سالهاست که درباره سرنوشت علمی امثال ما تصمیمهای کلان گرفته و حتی خطمشیگذاری کرده و اکنون پس از این همه سال کسب تجربه در عالیترین سطوح اداری قوه مجریه و قوه مقننه، حتی از ارائه یک تعریف صحیح ناظر بر درک مفهوم خطمشی یا توان نقد وضع آموزش عالی درمانده شده و به راستی عاجز است!
در این حال و بی حالی بودم که ناگهان صدای دلانگیز یکی از همکاران فرهیخته دانشگاهی بیدارم کرد که چیزی با این مضمون میگفت:
«اتفاقا بد هم نبود، بالاخره از حیث تجربه از بقیه جلوتر بود، بد نیست او را انتخاب کنیم»!
بیدرنگ این بیت زیبای پارسی به ذهنم خطور کرد:
چون نیک نظر کرد، پر خویش در آن دید،
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست!!!
لطفا توجه بفرمایید که ما امروز بی وزیر نشدیم! از آن روزی که پزشکان بوروکرات بیسواد، دوستان دانشمند پزشک را از ما جدا کردند و ادعای تفاوت منطق اداره و تحصیل و تدریس پزشکی داشتند و با این همه ادعا، وزیری با تحصیلات پزشکی بر سر وزارتخانه ما گماردند، بیوزیر بودیم و نفهمیدیم!
بنابراین، صریحا و با صداقت کامل، امروز از رئیس محترم جمهور تشکر میکنم که آگاهمان کرد که ما اصلا به وزیر علوم نیاز نداریم!
حتی میتوان این پست را از ساختار دولت حذف کرد، قول میدهم هیچ چیزی بدتر نخواهد شد.
همکاران ارجمند صادقانه توجه کنید:
در این مدت بیوزیری، به راستی چه چیز از دست دادهایم که اگر وزیر داشتیم بر سر جای میبود؟
بهتر آن نیست که بیوزیر بمانیم، شاید بار حقوق یک وزیر از بیتالمال کم شود؟
به راستی منطقه مستعمراتی وزیر میخواهد چه کند؟
ما آنگاه بی اعتبار شدیم که به بهانههای گوناگون، ورشکستههای سیاسی را برای آموزش پذیرفتیم به این خیال خوش که «آموخته شوند تا زین پس بهتر تصمیم بگیرند»، غافل از این که آنان قبلا زهر بیسوادی خود بر پیکره دولت و جامعه تزریق کرده بودند و اکنون « چون امیدی بر جلوس دوباره بر مسند قدرت ندارند، آمدهاند که درس بخوانند تا پس از آن، با عنوان دکتر یا استاد، تجارب گرانسنگ خود را به جامعه دانشگاهی هدیه دهند»!
آنها اساساً نه تمایلی به یادگرفتن دارند و نه شوقی یا نیتی به اصلاح آنچه در دوران صدارت خود با سهلانگاری «بر باد دادهاند»، بلکه صرفا آمدهاند تا پس از اخذ مدرک از ما، جواهرات کمیاب و بلکه نایابی چون خود را «این بار در محیط دانشگاه»، تکثیر کنند!
راستی یک سوال، لطفا راهنمایی کنید؛
اگر دارایی آدمی، توسط اهل خانهاش به یغما برود یا آسیب ببیند، در محضر کدام مرجع میتواند اقامه دعوی کند؟
مصرع آخر را تکرار میکنم، باور کنید که بسیار مفید است:
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست.
دکتر علی اصغر پور عزت
۲۸ مهر ۱۳۹۶