نوآوری حکمرانی چیست؟
چگونه حکومت می تواند تکامل یابد و نوآوری کند؟
آیا بحرانهای کنونی میتوانند به فرصتی برای بازاندیشی در حکومت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تبدیل شوند؟
از مهمترین درسهای حوزه کسب وکار و توسعه اقتصادی کشورها در دو دهه اخیر نقش حیاتی نوآوری و کارآفرینی است. ایجاد ظرفیتهای نوآوری، جایگاهی محوری در پویایی و رشد کشورهای موفق و در حال توسعه داشته است. ایجاد ارزش افزوده بالا در صنایع و ارتقای بهره وری آن ها از مسیر نوآوری می گذرد تا به صحنه اقتصاد کلان کشورها وارد شود. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و راه گذار از اقتصاد منبع محور به اقتصاد نوآوری محور را در پیش گرفته است. موفقیت اقتصادی در جهان امروز، بهگونهای فزاینده با بهرهمندی از منابع دانش، نوآوری و فناوری گره خورده است. در حالی که نوآوری در حوزه های کارآفرینی و صنعتی در سالیان گذشته رشد و نمو پیدا کرده است اما در حوزه های سیاستی و حکمرانی اثری محدود از آن می بینیم که ضرورت توجه به این حوزه و رشد و نمو آن به کمک ابازرهای نوآوری برای حکمرانی را نمایان می سازد
نوآوری حکمرانی چیست؟
اصطلاح «حکومت» نشان دهنده پیچیدگی فرآیندهای تصمیم گیری در امور سیاسی و اقتصادی معاصر است. بر خلاف «حکومت» سنتیتر، ایده حکومت متضمن چندپارگی و انتشار قدرت است. به دلیل پویایی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، امروزه هیچ دولتی نمی تواند به سادگی «به تنهایی» حکومت کند. این سازمان موظف است «قطعاتی» از اختیارات خود را با سایر نهادها، از سازمانهای غیردولتی گرفته تا مؤسسات منطقهای و شرکتهای خصوصی، به اشتراک بگذارد.
حکمرانی ممکن است به شکل یک معماری چند سطحی از تصمیمگیری باشد که به صورت «عمودی» توسعه مییابد (مثلاً در مورد مؤسسات فراملی و مقامات محلی زیرملی) و/یا ساختار افقی از شبکههای پراکنده سیستمهای حکومتی. (همانطور که در مورد نقش های همپوشانی بخش های عمومی، خصوصی و بخش سوم وجود دارد). همانطور که مانوئل کاستل اشاره کرد، حکومت نتیجه یک «جامعه شبکهای» است که در آن اقتدار دولتی و خصوصی به طور فزایندهای در هم تنیده شدهاند.
از آنجایی که حکمرانی یک مفهوم مورد مناقشه باقی میماند، با بازیگران مختلف که انواع و سطوح مختلف نفوذ را اعمال میکنند، مفهوم نوآوری حکمرانی نشاندهنده ایدهها، آزمایشها و شیوههای جدیدی است که میتواند به دستیابی به هماهنگی بهتر و نتایج مشترکتر در نحوه مدیریت جوامع خود کمک کند.
«نوآوری حکمرانی نشاندهنده جستجوی مستمر برای پارادایمهای جدید برای حل تعارضات اجتماعی و تقویت همکاری در بخشهای مختلف و بین مردم است. در یک کلام، دستیابی به تصمیمات سیاسی بهتر در عصری که مشخصه آن پیچیدگی و درک کل نگر از رفاه است.
در این راستا، برخی از امیدوارکنندهترین نوآوریها در حکمرانی معاصر به نحوه طراحی مجدد مدل اقتصادی و چگونگی یافتن راههای بهتر برای به اشتراک گذاشتن منابع محدود مربوط میشوند. در برخی زمینهها، همکاری و یکپارچگی منطقهای به روشهای حیاتی برای پاسخگویی به اکثر چالشهای قرن بیست و یکم تبدیل شدهاند که طبیعتاً از مرزهای ملی فراتر میروند. از آنجایی که هدف نهایی دولت دستیابی به توسعه است، بنابراین تعریف توسعه در دنیای امروز بسیار مهم است.
این تا چه حد بر درک ما از اینکه ما به عنوان یک انسان در رابطه با اکوسیستم هستیم تأثیر می گذارد؟
چگونه این باید تغییر دهد که چگونه بازیگران دولتی و خصوصی اهداف کلیدی خود را دنبال میکنند، که از امنیت خود و سیاره ما شروع میشود؟
منبع: GovInn